
حاج رسول استوار محمود آبادی ، فقط فرمانده میدان رزم های سخت نبود. فرمانده خدمت به مردم، فرمانده عرصه تربیت و فرمانده دل ها بود. مردی که دنبال وظیفه اش بود و برای آن از جان و دل مایه می گذاشت.
خود را سرباز انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری می دانست و تربیت نسل آینده انقلاب اسلامی را جبهه ی خدمت خود تعریف کرده بود.
حاج رسول استوار محمودابادی به جمع دوستان شهیدش پیوست و برای همیشه در قلب ما ماند.
عروج این فرمانده مخلص و پر برکت را به مقام معظم رهبری، فرزندان و خانواده محترم ایشان و نیروهای وفادارش تسلیت عرض میکنیم.
حامد تقدیری

خاطره زیبای حجت الاسلام تقدیری از سردار استوار
وقتی که اومدم صدرا، مرتب بهمون زنگ می زد و روحیه می داد. حدود یکسال بعد با تغییر فرمانده سپاه، از مجموعه مدارس راهیان کوثر بیرون اومد. برای همین به نیرو قدس برگشت و مدارس خارج از کشور رو دنبال کرد. هر وقت ایران می اومد به دفتر ما سر می زد.
این آخر ها بهش گفتم سردار میخوام یه چیزی بگم اما خجالت میکشم. گفت بگو شیخ.
بهش گفتم میخوام درخواست کنم تشریف بیارید صدرا و کمک ما کنید!
خیلی جدی شد. گفت حرفی ندارم. اما سه تا شرط دارم. خیلی جا خوردم. واقعا سردار استوار میاد توی صدرا؟!
گفتم بفرمایید سردار :
۱. من نیرو باشم. کنار همین بچه ها. رییس نمیشم.
۲. مدارس تون رو سعی کنید از تک رشته ای خارج کنید.
۳. تأثیر گذاری در نظام تعلیم و تربیت انقلاب اسلامی رو هدف قرار بدیم نه فقط سراوری مدارس صدرا.
گفتم با شناختی که از حاج آقای قمی دارم، اینها دغدغه خود ایشون هم هست. به خصوص در مورد سوم.
گفت: شیخ عجله نکن. من لبیک گفتم. اما میرم عراق. تو خوب فکر کن. اصلا من پیرمرد به دردت میخورم؟ بعد اگر باز روی حرفت بودی ، بگو میام.
رفت عراق و پیام فرستاد :
«سلام . من منتظر خبر شما هستم بیلمو بردارم بیام کارگری . مثل اینکه پشیمون شدی. عراق دعاگویم »
پاسخ دادم : بی صبرانه منتظرتونیم سردار .
اومد . اما وقتی اومد توی کما رفته بود. و بعد از دوماه آسمانی شد.
سردار !
حالا دست تون برای فعالیت فرهنگی و تربیتی باز تر شده. ما رو یادت نره.
ثبت دیدگاه